باز دوباره،خداحافظ دنیا!
تصوُر اینکه قرار است،همه ی ساکنان زمین روزی،پایان دنیا را مُشاهده کنند تصوُر چندان دور از ذهنی نیست!
حداقل اینکه در همه ی ادایان و اعتقادات به نوعی به پایان دنیا و به اعتقاد مُسلمانان روز قیامت یا روز جزاء اشاره شُده است.
پایان دُنیا،روز قیامت،آخر الزّمان یا هر چی اسمش را بگذاریم تنها دغدغه ی انسان مُدرن امروزی نبوده و نیست.
برای رسیدن به دلیل این اعتقاد شاید بهتر باشد که کمی به گذشته بر گردیم و به اندیشه ی ساختن شهر آرمانی که از دیر باز در میان اندیشمندان،چایگاهی ویژه داشته است،اشاره کنیم.
سال ها پیش افلاطون با اتوپیای خود فارابی{ با شهر آفتاب تامس مور ،با بهشت زمینی اش} نمود هایی از این شهر های آرمانی را ترسیم کردند.
در ادیان الهی نیز اعتقاد به آمدن منجی آخر الزمان و ظهور مصلحی که دنیا را از بد بختی و تباهی نجات میدهد،همواره وجود داشته است!
در این ادیان آمده که اساسی ترین رهاورد حکومت منجی آخر الزمان برقراری عدالت،امنیت،سلامت،رفاه و علم،برای همه ی جهانیان است.
اما این منجی آخر الزمان کی و چگونه ظهور خواهد کرد و این آرمان شهر چه زمانی برپا خواهد شد؟